Wednesday, September 19, 2012

کریم و تورس

فرناندو تورس بازیکن محبوب و گلزن لیورپولی ها بود. طرفدار هم زیاد داشت. تیم های زیادی می خواستند او را به تیم خود اضافه کنند. سرانجام با قیمتی گزاف به چلسی پیوست. قرارداد 50 میلیون پوندی بود و کل جریان برای لندنی ها 58 میلیون آب خورد و این یعنی رکورد جدید در فوتبال انگلستان. با این انتقال تورس تبدیل به ششمین بازیکن گران دنیای فوتبال شد. فصل شروع شد و کابوس تورس شروع شد. بازیکنی که در 102 بازی اش برای لیورپول 65 گل زده بود، در یک فصل بازی نتوانست به تعداد انگشتان دست گل بزند.
وقتی انگیزه تورس را از این انتقال پرسیدند؛ فاصله گرفتن از کورس قهرمانی را دلیل اصلی ترک لیورپول دانست. همین اتفاق برای کریم انصاری فرد سایپا افتاده است. کریم که در سایپا گلزنی تمام عیار بود، در پرسپولیس به بازیکنی کم اثر و بی رمق تبدیل شده است. تورس پس از پیوستن به چلسی جایگاهش در تیم ملی را از دست داد، همان داستانی که در مورد کریم تکرار می شود. 
این تشابهات می تواند برای مربیان و مسوولان آموزنده باشد. لندنی ها یک سال از تورس حمایت کردند تا او به شرایط خوب برگردد و به نظر می رسد امسال با تورس جدیدی مواجهیم که مانند گذشته گلزن و پرتلاش است. حال باید دید که شرایط برای کریم انصاری فرد چگونه پیش خواهد رفت


Monday, September 17, 2012

کمک به آسیب دیدگان زلزله

من هفته آینده به ایران سفر می کنم. از آن جهت که یکی از روستاهای آسیب دیده از زلزله، محل تولد پدربزرگ من بوده است و آنجا آشنایانی دارم، سفری به آنجا می کنم. جویا شدم که نیازهای اصلی آنها چیست و ما چه کمکی می توانیم به آنها بکنیم. هم اکنون مشکل اصلی این دوستان بحث مسکن است و گفتند که مهم ترین نیاز آنها پول برای خرید مصالح ساختمانی است. بنابراین اگر کسی هنوز می خواهد به آسیب دیدگان زلزله کمک کند و روش مناسبی پیدا نکرده است، من با کمال میل کمک های دریافتی را جمع آوری می کنم و مستقیما در اختیار آنها قرار خواهم داد

.

Saturday, September 08, 2012

جای خالی جامعه شناسی ورزش

برنامه این هفته نود قدم بلندی برای بررسی علمی یکی از مباحث تکراری روزهای اخیر ورزش ایران بود. فردوسی پور این بار در برنامه اش از دو استاد دانشگاه برای تحلیل آنچه ناهنجاری نامیده می شود، دعوت کرد. این اقدام مجری و تهیه کننده برنامه که تا کنون معمولا علاقه خاصی به نمایش و بزرگ نمایی یک سری مسائل حاشیه ای فوتبال داشته است، بسیار ارزشمند است و امیدوارم که ادامه پیدا کند.
نکته بارز برنامه، ضعف جامعه علمی ما در حوزه جامعه شناسی ورزش استو همان طور که دیدیم برای بررسی وقایع اخیر فوتبال ما از یکی از استادانی استفاده شده بود که به وضوح در این حوزه مطالعه نداشته است و می توان او را در زمره علاقه مندان طبقه بندی کرد. با این وجود اشاره های خوبی در همین برنامه شد که جای تقدیر دارد.
اولین بحثی که به نظرم بسیار جای تأکید دارد این که فوتبال ما از جامعه ما جدا نیست. اگر دقت کنیم یکی از مسائل اصلی در حوزه مدیریت کشور ناکارآمدی مدیران و کوتاهی دوره مدیریت بوده است. همین مشکل در فوتبال ما دیده می شود. آخرین پدیده مدیران غیرتخصصی رویانیان است که کافی است تا به مصاحبه هایش گوش کنید تا چند روزی شاد باشید. آخرین شاهکارش این است که به راحتی می گوید "ما پرینت تلفن های آنها را داریم:. مدیر باشگاه دارد به عملی غیرقانونی اشاره می کند و اصلا متوجه نیست. گرفتن پرینت تنها با مجوز امکان دارد و مصداق ورود به حوزه شخصی آدم هاست. وی دارد با افتخار از عمل غیرقانونی خود صحبت می کند. یادم می آید رویانیان در فصل گذشته در موردی می گفت که ما از کمیته انضباطی می خواهیم که تنبیه خاطی را به خود ما بسپارد و به عنوان مدیر باشگاه من خودم بازکین را جریمه می کنم. مثال این است که یکی برود همسایه اش را بکشد، بعدش پدر قاتل بگوید من خودم او را تنبیه می کنم، نیازی به قانون و پلیس نیست. به هر حال؛ خلاصه این که ورزش ما آینه جامعه ما با مشکلاتش است و نمی توان آنها را از هم جدا کرد.
آنچه در گفتگوی برنامه نود جا افتاد، و انتظار می رفت وقتی کسی به عنوان استاد دانشگاه می آید صحبت می کند به آن توجه کند، بحث علم است. علم مبتنی بر تحقیق است و نمی توان به راحتی نشست و اظهار نظر کرد. ما اگر رفتار تماشاگران را ناهنجار می دانیم و ناپسند می شماریم، باید این مفاهیم را توضیح دهیم و سپس تحقیق کنیم. مثلا در مورد سنگ اندازی تماشاگران استقلال و پرسپولیس اظهار نظرهای زیادی دیدیم. در برنامه نود انواع دلایل برای سنگ اندازی مطرح شد و از طرف دیگر راهکارهای بامزه ای مطرح شد؛ اما مهم ترین سوال که باید به آن پاسخ داده شود این است که چرا تماشاگران سنگ پرتاب می کنند. در اصل، کار علمی از پرسش آغاز می شود و سپس با توجه به روش های علمی پاسخی برای آن پرسش می یابیم و در نهایت ارائه راهکار پس از این تحقیق است. بنابراین تأکید می کنم که هر عالمی باید به دنبال فاکت های علمی باشد.
در پایان باید اشاره کنم که خوشبختانه انجمن جامعه شناسی ایران بخش جامعه شناسی ورزش دارد و در این حوزه مطالعاتی انجام می شود که امیدوارم در آینده بیشتر شود

Saturday, September 01, 2012

سیگار برای زنان !!!

دو سه روز پیش تو مغازه نشسته بودم که یکی از نمایندگان فروش شرکت گولوآز اومد پیش من. نگاهی به قفسه سیگارها کرد و پرسید همه چی مرتبه؟ گفتم شکر خدا و از این تعارف های ایرانی. بعد پرسید از این سیگارهای نیو جنریشن (نسل جدید در زبان انگلیسی) نمی فروشین؟ گفتم "نه بابا، مشتری نداره". گفت "این سیگارها رو ما برای خانم ها تولید کردیم". تعجب کردم و پرسیدم "چطور". جوابش بامزه بود. گفت که این سیگارهای نازک مارلبرو گولدتاچ رو دیدی، ما به این نتیجه رسیدیم که خانم ها به دلیل رنگ سیاه پاکت سیگار مارلبرو که مردونه هست، ممکنه دوست نداشته باشن. در نتیجه برای این که بازار مارلبرو رو بگیریم تصمیم گرفتیم این سیگارها رو تولید کنیم تا خانم ها هم بیان سیگار نازک بکشن. تو دلم گفتم ریدی بابا، اکثر این خانم ها همچنان مارلبرو میکشن، ربطی به رنگش نداره

القصه این که می خواستم بگم جای دوستان خالی که در مورد جریان زنان و مردان تحقیق می کنن بیان ببینن که نقش رنگ این وسط چیه؟ زن با مرد برابره؟ اصلا اینجا دیگه کجاست؟ من کی هستم